راهنمای بازی Red Dead Redemption 2

راهنمای بازی Red Dead Redemption 2 , بالاخره انتظارها پس از ۸ سال به پایان رسید و «Rockstar Games» دنباله‌ای، برای عنوان محبوب Red Dead Redemption که به تعبیر بسیاری (از جمله بازی سنتر) بهترین بازی ویدیویی نسل هفتم بود، عرضه کرد. راکستار با عرضه RDR، تعاریف تازه‌ای برای عناوین «Open World» و نیز «Action-Adventure» ارائه کرد و به وضوح، استاندارهای جدیدی برای چنین عناوینی تعریف شد. با همه این تعاریف، توقع همگان از دنباله این بازی بسیار بالا بود ولی با وجود فعالیت‌های وسیع تبلیغاتی از سوی سازنده و انتشار مطالب ریز و درشت در مورد اطلاعات جزئی بازی، این احتمال وجود داشت که عنوان عرضه شده، کیفیتی به مراتب پایین‌تر داشته باشد و نتواند سطح انتظارات را برآورده کند. اما فقط چند ساعت تجربه این عنوان کافی است تا متوجه شوید با یکی از بهترین تجربه‌های دوران گیمری خود روبرو هستید.

راکستار در جای جای این دنیای عظیم و پر از جزئیات، برای گیمرها سورپرایزی در نظر گرفته است که جستجو و یافتن آن‌ها نیازمند توجه و تلاش است. در این راهنما نحوه 100 درصد کردن بازی Red Dead Redemption 2 به همراه کسب تمامی تروفی/اچیومنت ها را آموزش خواهیم داد. انجام این کار نیازمند صرف زمان زیادی است اما محیط‌های بی‌نظیر بازی به همراه چالش‌هایی که در مسیر با آن‌ها رو به رو می‌شوید این ساعات و دقایق رو تبدیل به تجربه‌ای لذت بخش خواهند کرد. پیش از آن می‌توانید بررسی بازی Red Dead Redemption 2 را مطالعه کنید.

    مراحل و اتفاقات
    جمع آوری
    پیدا کردنی‌ها

    شخصیت بازی
    متفرقه

    تروفی/اچیومنت‌
best horse in red dead redemption 2
    تمام 107 مرحله داستانی را به پایان برسانید
    10 ماموریت مربوط به غریبه‌ها (stranger mission strands) را انجام دهید
    5 مرحله bounty hunter ها را به اتمام برسانید
    25 بار Chance encounter داشته باشد
    ازکمین‌گاه یک Gang زنده خارج شوید
    مخفیگاه هر 6 کمپ را به تصرف خود درآورید

بهترین اسب بازی

best horse in red dead redemption 2

نحوه مسافرت در نقشه و تمام کارهایی که انجام میدهید به این موضوع بستگی دارد و بعضی مواقع باید مسافت زیادی را طی کنید تا به نقطه موردنظر برسید.

مسافرت سریع در بازی به چند صورت امکان‌پذیر است، اما توصیه میشود که با اسب خود در نقشه به مکان‌های مختلف بروید و دوربین را در حالت cinematic قرار دهید. اولین روش به واسطه آپگرید کمپ خودتان است که پس از آن، قابلیت سفر به مکان های مختلف بوجود می‌آید. همچنین می‌توانید با خرید بلیط قطار با این وسیله به مکان مورد نظر دسترسی پیدا کنید. اما گزینه اول یعنی سفر با اسب و لذت بردن از مناظر موجود در بازی انتخاب بهتری است، اما به شرط اینکه بهترین اسب بازی در اختیار شما باشد.

بهترین و سریع ترین اسب بازی سفید رنگ و از نژاد عرب است، که اسبی وحشی با سرعت بالاست و هندلینگ بسیار خوبی هم دارد، اما متاسفانه به راحتی در دسترس نیست! این اسب را می‌توانید در شمال غربی نقشه پیدا کنید. اما بدلیل برف زیادی که در این قسمت از نقشه وجود دارد احتمال اینکه فرار اسب وجود دارد، بنابراین باید محتاطانه عمل کنید.

در ابتدا به منطقه Lake Isabella بروید، توجه داشته باشید که این اسب وحشی است، بنابراین زمان زیادی در یک مکان باقی نخواهد ماند و مدام در حال دویدن است.  پس بی سرو صدا عمل کنید .

دستیابی به بالاترین سطح در HEALTH – STAMINA – DEAD EYE

 
برای دستیابی به بالاترین سطح موارد یاد شده در بازی باید کارهای زیادی انجام دهید. در ادامه مواردی که دسترسی شما را به بالاترین سطح میرسانند را معرفی میکنیم. در هر کدام از فعالیت ها شما مقداری XP بدست میاورید که با استفاده از این XP ها می‌توانید HEALTH، STAMINA و DEAD EYE را ارتقا دهید.
ارتقای Health (سلامتی)

بهترین کار برای ارتقای سلامتی راندن قایق و انجام چلنج‌ها است .

اگر چلنج‌های Herbalist, Master Hunter, Weapons Expert را انجام دهید به ازای هر چلنج 25 تا 150 XP بدست می‌آورید. (آموزش به اتمام رساندن چلنج ها در ادامه مطلب ذکر شده است.)
راندن قایق بیشتر از 100 متر به شما 20 XP اضافه خواهد کرد.
با ماهیگیری کردن می‌توانید بین 10 تا 30 XP بدست آورید (اندازه ماهی در مقدار XP تاثیر گزار است.)
با استفاد از تیر کمان یا سلاح‌های پرتابی حیوانات را شکار کنید. انجام این کار 20 XP به شما اضافه خواهد کرد.
در یک زد و خورد با دست خالی برنده شوید، انجام این کار 20 XP به شما اضافه خواهد کرد.
ارتقای Stamina (انرژی و استقامت)

بهترین روش برای افزایش انرژی، دویدن بصورت مداوم است.

اگر با پای پیاده مسافتی بیشتر از 100 متر بدوید 20 XP بدست می‌آورید .
شنا کردن به ازای هر 15 ثانیه 20 XP به شما اضافه خواهد کرد.
اگر زمانی که خط سلامتی شما بشدت افت کرده است در یک مبارزه پیروز شوید به واسطه آن 20 XP دریافت می‌کنید.
چلنج‌های Explorer, Horseman, Survivalist را انجام دهید تا به ازای هر چلنج 25-150 XP کسب کنید.
ارتقای Dead Eye

چلنج‌های Bandit, Gambler, Sharpshooter را انجام دهیدتا به ازای هر چلنج 25-150 XP کسب کنید.
از فاصله 50 متری یا بیشتر هدشات کنید. هر چقدر فاصله بیشتر باشد XP بیشتری بدست خواهید آورد. (بین 1 تا 5 XP)
پوست حیوانات را از بدنشان جدا کنید . بسته به اندازه ی حیوان XP بدست می‌آورید. (بین 1 تا 10 XP)

سلاح های مخفی

٥٩ اسلحه در بازی وجود دارد که تعدادی از این سلاح‌ها را در طول مراحل داستانی بدست می‌آورید و تعدادی را هم می‌توانید از اسلحه فروشی خریداری کنید. اما بعضی از این سلاح‌‌‌ها به راحتی کشف به دست نخواهند آمد و برای این منظور باید کارهای خاصی انجام دهید.

در هر شهر سلاح فروشی هایی وجود دارد که می‌توانید با مراجعه به آنها قسمت‌های مختلفی مثل لوله، دوربین، مگسک و قنداق اسلحه‌ها را شخصی سازی کنید.

در ادامه نحوه به دست آوردن سلاح‌هایی که برای به دست آوردن آن‌ها میبایست کار خاصی انجام دهید را بررسی خواهیم کرد. معرفی اسلحه‌هایی که در طول انجام بازی به دست می‌آورید در این قسمت آورده نشده است.
Midnight’s Pistol (تپانچه نیمه شب)

برای بدست آوردن این سلاح باید یکی از مراحل Gunslinger Side Quest (مراحل فرعی) که در مورد کشتن یک تیرانداز حرفه‌ای بنام Billy Midnight است رو انجام دهید و بعد از کشتن شخص مورد نظر سلاح او را بردارید.
این تیرانداز را در منطقه Rhodes Train Station می‌توانید پیدا کنید. با مدیر ایستگاه قطار صحبت کنید و سوار قطار بعدی شوید. جایی که می‌توانید بیلی را پیدا کنید.

نقد و بررسی بازی Draugen

بررسی بازی Draugen, چند ماه پیش که با بازی Draugen توسط ویدیو معرفی آن آشنا شدم، هیچ پیش‌زمینه‌ای از آن نداشتم اما موسیقی تریلر و فضای بازی بی‌نهایت جذاب بود. پس از آن با اندکی جست‌وجو دریافتم این بازی توسط استودیو نروژیRed Thread Games نروژی در سال 2014 معرفی و قرار بوده که پس از عرضه Dreamfall Chapters در سال 2015 منتشر گردد، اما تقریباً خبر دیگری از آن تا مدتی پیش منتشر نشد و نسخه نهایی منتشر شده تفاوت‌های چشمگیری با ایده اولیه پیدا کرد. بازی دراگِن یک عنوان ماجرایی و یا به اصطلاح امروزی Walking Simulator است. در افسانه‌های نروژ، ظهور «دراگِن»، موجودی متشکل از به هم پیوستن اجساد دریانوردان، نشانگر پیام مرگ است. این قاصدِ مرگ، دریای سیاه را با قایقی شکسته در‌ می‌نوردد. دراگِن جثه یک مرد را دارد که کلاه ضد آبی را به سر کرده، اما خزه‌های دریایی در هم تنیده جای سر آن را گرفته و فریادی که از آن برمی‌خیزد، خون را در رگ هر موجود فانی خشک می‌سازد. این هیولا توانایی ورود به رویای زندگان را داشته و اگر میزبان از خواب بیدار گردد، مورد بخشش قرار می‌گیرد اما یکی از نزدیکان او …

Draugen روایتگر داستان «اِدوارد» در سال 1923 میلادی است که به دنبال یافتن خواهرش وارد دهکده‌ای دور افتاده در دلِ کوه‌های نروژ به نام گراوویک می‌شود و لیزی، دختری جوان و پرانرژی در این سفر او را همراهی می‌کند. در شروع داستان، اِدوارد به همراه لیزی به کمک یک قایق چوبی پارویی خود را به دهکده مورد نظر می‌رسانند تا اِدوارد با خواهر نویسنده و کاوشگر خود ملاقات کند. اما با پا گذاشتن به دهکده، آن‌ها متوجه شرایط عجیب آنجا می‌شوند. نه تنها کسی به ملاقات آن‌ها نیامده، بلکه هیچ شخصی نیز در منطقه دیده نمی‌شود. اِدوارد چند ماه قبل با یکی از ساکنین گراوویک مکاتبه کرده و از سفر خود آن‌ها را مطلع ساخته و مخاطب نیز در جواب نامه برای پذیرایی از آن‌ها اعلام آمادگی کرده‌ بود. اِدوارد و لیزی با توجه به مشخصات در متن دعوت‌نامه، محل سکونت میزبان خود را می‌یابند اما آن‌جا هم مانند سایر نقاط دهکده خالی از سکنه است. حال و هوای عجیب دهکده و این سکوت سنگین، شروع ماجراجویی‌ها و کاوشگری شخصیت‌های داستان است.

خواهر اِدوارد برای چه به این دهکده آمده و در حال حاضر کجاست؟ مردم دهکده کجا رفته‌اند و یا چه بر سرشان آمده است؟ سوالاتی از این دست که در طی داستان یک به یک به وجود می‌آیند و ذهن مخاطب را درگیر می‌سازند. نحوه روایت داستان و درگیر کردن بازیکن در طول بازی به خوبی صورت گرفته است، اما تقریبا نیمی از سوال‌ها در انتها بی‌جواب می‌مانند و یا بسیار مبهمند. یکی از مشخصه‌های ادوارد مشکلات ذهنی اوست که در طول بازی به خوبی به آن پی خواهید برد، اما بر اساس تصمیم سازنده، وجود چنین مشکلاتی را باید در کامیکی که برای بازی در نظر گرفته شده جست‌و‌جو کنیم!

گیم‌پلی Draugen همانند اکثر عناوین مشابه، بسیار ساده است، راه می‌روید و با برخی اشیا تعاملی محدود دارید و بدین ترتیب داستان بازگو می‌شود. با توجه به ساخته پیشین این استودیو، انتظار می‌رفت تعدادی پازل هرچند محدود در بازی وجود داشته باشد، اما تقریبا می‌توان گفت هیچ پازلی در بازی دیده نمی‌شود و همه چیز، به جز پیچش‎‌های داستانی، سر راست پیش می‌رود و بازیکن را مجبور به فکر نمی‌کند. وجود برخی قسمت‌های دلهره آور و فرار، هرچند بسیار اندک، تا حدودی از یکنواختی بازی می‌کاهد. البته باید به این نکته توجه داشت که تجربه کامل بازی به کمتر از پنج ساعت وقت نیاز دارد. نکته متمایز دراگِن با سایر بازی‌های این سبک، وجود یک همراه است. لیزی المان جدیدی به گیم‌پلی اضافه نمی‌کند، اما وجود برخی انتخاب‌ها در مکالمات و واکنش‌های متفاوت او به آن‌ها بسیار جالب است. معمولاً انتخاب‌های متفاوت برای مکالمات، تغییری در روند بازی ایجاد نمی‌کنند، اما پاسخی که دریافت می‌کنید می‌تواند نکته جدیدی را بازگو کند و یا شرایط روحی خاصی را رقم بزند. نحوه اجرا کردن این انتخاب‌ها نیز به نوع خود جالب است و بدون ایجاد وقفه بر روی صفحه به صورت شناور ظاهر شده و با چرخش دوربین به سمت هرکدام می‌توان آن را انتخاب نمود.

Draugen تقریباً همه چیز را سر راه بازیکن قرار می‌دهد و تنها بخش‌های جانبی مانند نواختن آهنگ متن توسط پیانو اندکی از چشم پنهان می‌ماند. برای تست میزان اهمیت آیتم‌ها و اسناد جانبی، بخشی از بازی را مجدد انجام داده و دریافتم بدون توجه به اطلاعات کسب شده، موارد مهم به صورت خودکار بازگو می‌شود. برای مثال عکس خانوادگی میزبان در خانه را حتی اگر بررسی هم نکنید، در ادامه می‌بینید که به آن اشاره می‌شود. گرچه این مورد در حالت عادی آزار دهنده نیست، اما اگر بخواهید دقیق شوید می‌تواند ضعف‌های خود را نشان دهد.

نقد بازی Unruly Heroes

بررسی بازی Unruly Heroes, داستان اسطوره‌‌ای – فلسفی «سفر به غرب» در چند قرنی که از انتشار آن می‌گذرد، دستمایه اقتباس‌های فراوانی قرار گرفته، از فیلم‌ها و سریال‌های پرخرج تا مانگا‌ی به شدت تأثیرگذاری مثل Dragon Ball که تحت تأثیر این داستان نوشته شده است. بازی‌های ویدئویی هم توجه ویژه‌ای به این رمان داشتند و اقتباس‌های گوناگونی از این داستان ساخته شده، از آثار نقش‌آفرینی دهه 80 میلادی تا اثری مانند Enslaved: Odyssey to the West که برداشتی علمی-تخیلی از این داستان بود و اشاراتی که در عناوینی مانند Warframe و Overwatch به شخصیت‌های این داستان شده است. بازی Unruly Heroes هم که در ابتدای سال جاری میلادی برای اکثر پلتفرم‌های روز به بازار عرضه شد، متأثر از همین داستان ساخته شده و به بهانه عرضه آن برای پلتفرم PlayStation 4 تصمیم گرفتیم تا نگاهی دوباره به آن داشته باشیم.

با وجود تأثیر گرفتن از رمان سفر به غرب، با داستانی ساده و کمی طنزآمیز رو به رو هستیم. در ابتدای کار راوی داستان در رابطه با طومار مقدس و اهمیت آن در حفظ نظم کائنات سخن می‌گوید و ما را با 4 قهرمان داستان آشنا می‌کند. وظیفه این قهرمانان در طول داستان، جمع‌آوری قسمت‌های مختلف طومار مقدس است که در اقصی نقاط جهان پراکنده شده و برای شکست نیروهای آشوب، جمع‌آوری آن‌ها ضروریست. در طول مسیر با شخصیت‌های دیگری رو به رو می‌شویم که براساس شخصیت‌های دیگر رمان طراحی شده‌اند و قصد ایجاد اخلال در مأموریت مهم قهرمانان را دارند.

داستان و روایت آن به همین سادگیست و هیچ خبری از مکالمات فلسفی موجود در رمان دیده نمی‌شود و تأکید بیشتر بر بعد اکشن و قهرمانانه داستان است که معمولاً در اقتباس‌های سینمایی دیده‌ایم و نبرد بین نیروهای خیر و شر، صرفاً بهانه‌ای بوده برای ساختن یک اثر اکشن – پلتفرمر سرگرم کننده و نه چیزی بیشتر از آن. بار روایت به جای شخصیت‌های اصلی داستان، بر عهده راهنمای آن‌ها یعنی الهه بخشش و دشمنان اصلی بازی قرار دارد. در مجموع در مقایسه با متنی که پس‌زمینه داستان بازی Unruly Heroes به حساب می‌آید، با خروجی قدرتمندی در بخش روایی طرف نیستیم اما به عنوان داستانی که از یک عنوان اکشن – پلتفرمر انتظار داریم، بخش روایت تا حدی قابل قبول است.
گیم‌پلی بازی Unruly Heroes، به شدت یادآور نسخه‌های متأخر سری Rayman است و با نگاهی به سابقه بازی‌سازان Magic Design Studios در می‌یابیم که بخشی از تیم سازنده، در ساخت این نسخه‌های Rayman هم نقش داشتند. چهار شخصیت قابل کنترل در مراحل دو ونیم بعدی به مبارزه با دشمنان، حل معما و جمع‌آوری سکه و تکه‌ای از طومار مقدس می‌پردازند. در حالت تک نفره، امکان جا به جایی بین هر کدام از چهار شخصیت در لحظه وجود دارد و اگر چنین امکانی نبود، پیشروی در بازی کاملاً غیرممکن بود چون حل معماهای بازی، نیازمند استفاده از تک تک شخصیت‌هاست.

مبارزات بازی Unruly Heroes بسیار ساده و ابتدایی هستند و با دو دکمه تمامی حملات شخصیت‌ها کنترل می‌شود اما تفاوتی که در سرعت و میزان بُرد حملات هر شخصیت وجود دارد، باعث شده که تفاوت محسوسی بین تجربه استفاده از هر شخصیت وجود داشته باشد. بعد از شکست دادن تعداد مشخصی از دشمنان و یا جمع‌آوری تعدادی گوی نورانی آبی، امکان استفاده از قدرت ویژه شخصیت‌ها هم امکان‌پذیر می‌شود که بُعد دیگری به مبارزات بازی افزوده است.

در مراحل مختلف مسیر‌هایی فرعی وجود دارند که با پیدا کردن آن‌ها به سکه‌ها و آیتم‌های سلامتی و قدرت ویژه دست می‌یابید. لازم به ذکر است که سکه‌هایی که در مراحل مختلف پراکنده شده‌اند، برای به دست آوردن ظاهر جدید شخصیت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و هر شخصیت دارای چهار حالت ظاهری متفاوت است. نکته مهم دیگری که در رابطه با گیم‌پلی Unruly Heroes باید گفت، ادامه‌دار بودن معرفی مکانیک‌های جدیدی تا آخرین لحظات آن است.

نقد و بررسی بازی Void Bastards

بررسی بازی Void Bastards, ایده‌های کلیدی ژانر Roguelike نزدیک به چهل سال است که در تلفیق با ایده‌های خاص سازندگان مختلف، اسباب سرگرمی خیل عظیمی از بازیکنان را فراهم کرده است. ساخت یک چرخه تکراری با مکانیک‌های محدود از دید یک فرد ناآگاه، احتمالاً ساده‌ترین کار دنیاست اما نکته مهمی که تفاوت یک Roguelike سرگرم‌کننده با یک بازی صرفاً تکراری را در این ژانر تعیین می‌کند، در ارزش تکرارپذیری بالای چرخه گیم‌پلی است. سازندگان بازی Void Bastards در استودیوی Blue Manchu تصمیم گرفته‌اند تا با تلفیق ژانر FPS و Roguelike به همراه یک طراحی هنری جذاب، اولین ساخته خود را با قدرت تمام به بازار عرضه کنند.

به طور سنتی، داستان بخش مهمی از عناوین Roguelike را تشکیل نمی‌دهد و Void Bastards هم از این قاعده مستثنی نیست. در شروع ماجرا، بازیکن نقش فردی را دارد که به دنبال یک دستگاه پرینتر سوزنی وارد یک سفینه شده و در همین حین این سفینه مورد هجوم تعدادی دزد فضایی قرار می‌گیرد و شخصیت تحت کنترل ما می‌میرد! تمام شد و داستان به پایان رسید، به سراغ عنوان بعدی بروید. اما در واقع این ته ماجرا نیست و خود بازی هم به شما می‌گوید که اینجا قرار بود بمیرید و از اینجا به بعد با دنیای بازی آشنا می‌شویم.در لحظات آغازین کار، در واقع ما در قالب خلافکاری ایفای نقش می‌کردیم که برای تعجیل در آزادی خود تا قبل از مرگش، برای سازمانی به نام WCG مشغول به کار بود.

صدایی که با ما در ارتباط است با نام B.A.C.S شناخته می‌شود و زمانی که شخصیت قابل کنترل جدیدی را به عنوان جایگزین شخص کشته شده قبلی در اختیار ما قرار می‌دهد، توضیحات کوتاهی در مورد قرارداد مجرمان تحت کنترل ما با سازمان می‌دهد. این سازمان مقداری آذوقه، سوخت و مهمات در اختیار ما و مجرم تحت کنترل ما قرار می‌دهد و با سفینه‌ای با اسم رمز S.T.E.V.، راهی مأموریت می‌کند. اما اولین مأموریت چیست؟ پیدا کردن یک پرینتر سوزنی برای جعل کارت شناسایی! با شخصیت‌های ناطق چندانی در طول Void Bastards رو به رو نمی‌شویم و شوخی‌های B.A.C.S با موقعیت‌های خطرناکی که با آن‌ها رو به رو می‌شویم چندان بامزه از کار نیامده‌اند. به طور کلی داستان خاصی وجود ندارد و با توجه به ژانر بازی، انتظاری هم نداشتیم اما ایده پشت پرده دنیای بازی، بهانه قابل قبولی از کار در آمده است.

بازی Void Bastards
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره کردم، مهمترین بخش یک عنوان Roguelike، ارزش تکرارپذیری چرخه گیم‌پلی آن است. خوشبختانه و حداقل برای سلیقه من، این چرخه در Void Bastards بسیار سرگرم کننده است و باعث شده در این مدتی که بازی در اختیار من بوده، چندین و چند بار در طول روز به برنامه ریزی‌ برای دست‌یابی به اهداف مورد نظرم، فکر کنم. نقشه اصلی بازی، بیش از هر چیزی یادآور بازی FTL: Faster than Light است با این تفاوت که اینجا نیاز به فرار از دست نیروی قدرتمندی که در تعقیب شماست، وجود ندارد.

در طول بازی، با سفینه خود امکان سفر به سفینه‌هایی که در فضا گرفتار شده‌اند را دارید که هر سفر برای شما یک واحد سوخت و یک واحد غذا هزینه می‌برد. قبل از اینکه وارد سفینه دیگر شوید، می‌توانید جوایزی که این سفر برای شما به ارمغان می‌آورد، همراه با خطراتی که در انتظارتان خواهد بود را ببینید. هر سفینه جدید در کنار دشمنان جانداری که در خود جای داده، تعدادی ویژگی‌های خاص دیگر هم دارد. مثلاً در یک سفینه به حدی همه چیز تاریک است که حتی جلوی پای خودتان را نمی‌بینید و باید کورمال کورمال به دنبال هدف خود باشید یا در سفینه‌ای دیگر، دشمن قدرتمندی وجود دارد که شکست او به سادگی میسر نیست و یا در سفینه‌ای دیگر میزان اکسیژن زودتر به پایان می‌رسد و البته سفینه‌ای که همه این شرایط را یک جا پیش روی شما قرار می‌دهد.

ساخت ابزار در Void Bastards به دو بخش کلی قطعات اولیه و ابزار اصلی تقسیم می‌شود. برای ساخت ابزار اصلی مانند سلاح‌های مختلف یا آیتم‌هایی که در پیشبرد کار به شما کمک می‌کنند، نیاز به قطعات اولیه وجود دارد که این قطعات از دو راه به دست می‌آیند. این قطعات یا در سفینه‌های دیگر وجود دارند و یا اینکه با مواد خام اولیه که از طریق بازیافت لوت‌های به درد نخور به دست می‌آیند، آن‌ها را می‌سازیم. مواد خام هم در پنج دسته مختلف از مواد زیستی تا انرژی الکتریکی طبقه‌بندی می‌شوند و هر آیتم به درد نخور خاص، بعد از بازیافت تبدیل به یکی از این مواد خام می‌شود.

بعد از هر بار مردن، مجرم جدیدی در اختیار ما قرار می‌گیرد و هر مجرم یکی دو ویژگی خاص خودش را دارد، مثلاً یک مجرم در هنگام دویدن صدایی ایجاد نمی‌کند یا مجرم دیگری به دلیل توانایی‌های خاص خود به راحتی از دست دزدان فضایی فرار می‌کند. یکی از نقاط قوت اصلی Void Bastards هم خود را در اینجا نشان می‌دهد، اینکه بعد از هر بار مردن برخلاف اکثر عناوین Roguelike لازم نیست که همه چیز را از صفر شروع کنیم و همه ابزاری که با شخصیت قبلی ساخته بودیم، از همان ابتدا در دسترس است ولی مواد خام، مهمات، پول، غذا، میزان سوخت و توانایی‌های گسترش یافته شخصیت، به حالت اولیه باز می‌گردد.

نقد و بررسی دموی بازی Nioh 2

بررسی نسخه دموی بازی Nioh 2. در خلال کنفرانس شرکت سونی در E3 سال 2018 بود که از دنباله عنوان بسیار موفق بازی Nioh پرده‌برداری شد. قسمت اول Nioh به عنوان اقتباسی از یکی از فیلمنامه‌های ساخته نشده کارگردان بزرگ سینمای ژاپن، آکیرا کوروساوا، حیات خودش را در سال 2004 آغاز کرده بود اما با تغییراتی اساسی و چند باره، بالاخره در سال 2017 منتشر شد. موفقیت هنری بازی که جز معدود کلون‌های موفق از ساخته‌های میازاکی به حساب می‌آید به همراه موفقیت تجاری قابل توجه آن با عرضه بیش از 2.5 میلیون نسخه به بازار، سبب شد تا برای تجربه Nioh 2 مجبور نباشیم 13 سال صبر کنیم. طبق خبری که همین چند روز قبل منتشر شده بود، از تاریخ 24 ماه می تا 2 ماه ژوئن نسخه دموی Nioh 2 در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد و یکی از کدهای دسترسی به این نسخه در اختیار بازی‌سنتر قرار گرفته که تصمیم گرفتیم بررسی کوتاهی بر این دمو داشته باشیم.

بازی Nioh 2 اولین چیزی که توجه هر کسی را جلب می‌کند، نبود تغییرات قابل توجه است. از ظاهر کلی بازی تا طراحی منوها و حتی محیطی که بخش آموزشی بازی در آن روی می‌دهد، همگی به نظر می‌رسد که کپی برابر اصل قسمت اول هستند. با توجه به اینکه قسمت قبلی از نظر بصری اثر چشم‌نوازی نبود و از مشکلاتی اساسی رنج می‌برد، عدم پیشرفت در این زمینه، در همان ابتدای کار به شدت توی ذوق می‌زند. استفاده از رنگ‌های مرده در طراحی محیط و شخصیت‌ها به همراه تکسچرهای بی‌کیفیت با نورپردازی ضعیف، در همان ابتدای سال 2017 هم چندان قابل قبول نبود و حالا که بیش از دو سال از عرضه قسمت اول گذشته و در روزهای پایانی نسل هشتم هستیم، این کیفیت طراحی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست حتی اگر همین چند وقت پیش عنوان Sekiro را تجربه نکرده بودیم.

کلیت گیم‌پلی دموی Nioh 2 تقریباً همان چیزیست که در قسمت اول دیدیم. شخصیت تحت کنترل بازیکن در محیطی که بخش‌های مختلف آن به واسطه میان‌برهای مختلف به یکدیگر متصل هستند با دشمنان و شیاطین مختلف مبارزه می‌کند که مبارزه موفقیت‌آمیز برای او پول و تجربه (Amrita) به ارمغان می‌آورد. با گشت و گذار در محیط امکان جمع‌آوری آیتم‌، سلاح و زره‌های مختلف وجود دارد و با مراجعه به محل‌های عبادت می‌توان آن‌ها تبدیل به تجربه کرد. در این محل‌های عبادت با استفاده از تجربه جمع‌آوری شده می‌توان توانایی‌های شخصیت تحت کنترل را افزایش داد.
بازی Nioh 2

مبارزات هم به همان شکل قسمت اول انجام می‌گیرند و Ki به عنوان واحد استقامت بازیکن نقشی تعیین کننده در مبارزات ایفا می‌کند و تکنینک Ki Pulse هم که به مدیریت بهتر استقامت کمک می‌کرد در دموی Nioh 2 حضور دارد. استفاده بیشتر از هر مدل سلاح و تکنیک مبارزه، باعث قوی‌تر شدن و به وجود آمدن امکانی برای پیشرفت بیشتر آن‌ها می‌شود و این بخش یکی از معدود بخش‌های بازیست که نسبت به قسمت قبلی دستخوش تغییراتی شده است. امکان مبارزه با ارواح دیگر بازیکنان و همچنین درخواست کمک از بازیکنان دیگر هم کماکان وجود دارد. باس فایت‌ها هم که امضای آثار این چنینی است با توجه به پایان‌بندی دمو، فراموش نشده‌اند و احتمالاً نقشی مهم در طراحی بازی خواهند داشت اما باس پایانی دمو آن طور که باید و شاید چالش برانگیز نبود.

دو تفاوت بزرگ در دموی Nioh 2 نسبت به قسمت اول مشاهده می‌شود. اولین تفاوت، امکان ساخت ظاهر شخصیت براساس علاقه خاص خود بازیکن است و برخلاف قسمت اول که به علت شرایط داستانی باید حتماً با ویلیام بازی می‌کردیم، اینجا امکان انتخاب جنسیت و نژاد و طراحی شخصیت اصلی بازی وجود دارد که البته در دمو فقط 4 حالت پیش‌ساخته برای دو جنسیت اصلی وجود دارد و دسترسی به ایجاد تغییرات ریزتر وجود ندارد. مورد دیگر که شاید تنها وجه تمایز Nioh 2 نسبت به قسمت قبلی باشد، امکان تبدیل شدن به Yokai یا همان هیولاهای شیطانی بازیست که نوع پیاده سازی آن، یادآور مکانیزم Devil Trigger در سری Devil May Cry است.

قضاوت در مورد اینکه Nioh 2 در نهایت چگونه محصولی از آب در خواهد آمد براساس یک دموی کوتاه به نظر درست نمی‌رسد اما میزان بسیار کم تغییرات در این دمو نسبت به قسمت قبلی، می‌تواند مایه نگرانی باشد اما فراموش نکنیم که حتی آثار میازاکی هم قسمت به قسمت، تفاوت‌های بزرگی را تجربه نمی‌کردند اما در کنار همه عدم تغییرها، حتی محیط ابتدایی دمو هم بیش از اندازه یادآور اولین لحظات حضور ویلیام در ژاپن در قسمت قبلی است. با احتیاط زیاد، چشم انتظار عرضه نهایی این بازی می‌مانیم.