استودیو From Software، خالق عناوینی همچون Demon Souls، سری Dark Souls و Bloodborne قصد دارد تا با عنوان جدید خود بازی Sekiro: Shadows Die Twice پا را فراتر از یک ریسک ساده گذاشته تا تمامی عوامل و عناصر موجود در عناوین پیشین را به چالش بکشاند. خیلی از افراد معتقد هستند که «هیدتاکا میازاکی»، کارگردان محبوب سری سولز، خالق و بنیانگذار سبکی جدیدی تحت عنوان Souls like است اما این مسئله به طور کلی زیر سؤال قرار دارد. با این وجود که سری سولز ویژگیهای گیمپلی سبکهای مختلف را از نو معرفی کرده است اما این که آنها را خالق سبکی جدید بدانیم کمی سخت به نظر میرسد، هرچند که نمیتوان به طور مطلق منکر این شد که عناوین فوق یک شاخه فرعی در سبک نقش آفرینی ایجاد کردهاند. این آثار که دستی قوی در روایت داستان با استفاده از روشهای غیر معمول و جذاب دارند، با اتمسفری شدیداً سنگین و گیمپلی چالش برانگیز خود، همواره قشر خاصی از مخاطبین را هدف قرار میدهند. مطمئناً طرفداران سری سولز از وجود اِلمانهای رایج سری مذکور در بازی Sekiro: Shadows Die Twice یا به اختصار SDT خوشحال میشوند. عناصری همچون مبارزه با غولهای بزرگتر از حد معمول، مبارزاتی که نیازمند زمانبندی دقیق هستند و داستانی مرموز که درکنار یک محیط خارقالعاده برای گشت و گذار بازیکن آماده است. اما SDT قصد دارد پا را فراتر از حد معمول گذاشته و عناصر جدیدی وارد گیمپلی خود کند تا هم حرفهایهای این سبک و هم تازه کاران را به چالش بکشد. آیا این عناصر جدید که شامل سیستم جدید پیشروی و حرکت در محیط، مخفیکاری و محوریت قرار دادن یک شخصیت میشوند میتوانند باعث تفاوت SDT با عناوین سری سولز شود؟ قطعاً پاسخ به این سوال مثبت است.
بازی Sekiro: Shadows Die Twice
قلاب در SDT نقشی کلیدی در گیمپلی ایفا میکند
شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که عنوان Sekiro: Shadows Die Twice اولین قدم «استودیو فرام سافتور» در جهت ساخت یک بازی جدید با حال و هوای نینجایی نیست. در اصل نخستین بار این استودیو با خریدن آی پی Tenchu از شرکت اکتیویژن در سال 2003، عنوانی تازه از سری «تنچو» را برای کنسولهای نسل ششم خلق کرد که نسبت به عناوین ساخته شده توسط اکتیویژن، عملکرد ضعیفتری داشت. فرام سافتور تا سال 2008 با قدرت به ساخت سری ادامه داد تا این که درنهایت پس از عرضه ناموفق آخرین قسمت از این مجموعه، به طور کامل به فرنچایز استراحت داد و ساخت یک آی پی جدید که درنهایت به سری سولز تبدیل شد را آغاز نمود و که به سرعت موفق شده و محبوبیت زیادی بین طرفداران پیدا کرد. هنگامی که برای نخستین بار تیزری مرموز و بدون نام از SDT نمایش داده شد، اکثر افرادی که با فرنچایز تنچو آشنایی داشتند از شباهت غیرقابل انکار بازوی چوبی نمایش داده شده در تیزر مرموز به آیتمهای شخصیت اصلی تنچو یعنی «ریکیمارو» صحبت میکردند و معتقد بودند که این عنوان بدون شک نسخهای جدید از همین سری است و حقیقتاً این افراد اشتباه نمیکردند! SDT نقش یک «ریبوت» کامل را برای فرنچایز Tenchu ایفاء میکند. فرام سافتور در ساخت SDT برای ایجاد تجربهای متفاوت، سعی کرده تنها برخی از عناصر پایهای سری سولز را در بطن اثر جدید حفظ کند؛ عناصری مثل یکپارچگی طراحی مراحل در کنار نقاط ذخیره سازی به سبک «بونفایرها» جزء مواردی هستند که با وجود تفاوت با سری سولز در این عنوان وجود دارند. در عین حال SDT روح سری تنچو را نیز در خود حفظ کرده و به یک آی پی تازه با نامی جدید تبدیل شده است. نخستین مورد اساسی که باعث تمایز یافتن این عنوان با ساختههای قبلی استودیو میشود، استفاده از قلاب برای حرکت و رسیدن به نقاطی است که از طرق عادی قابل دسترسی نیستند و همچنین امکان مخفیکاری و استفاده از روشهای مختلف برای مخفیماندن از دید دشمنان است.
از مهمترین ویژگیهای بازی میتوان به استفاده از یک شخصیت اصلی ثابت و عدم وجود بخش شخصی سازی و یا حتی سپر و زرههای مختلف اشاره کرد. برای نخستین بار پس از سالها، From Software بخش شخصیسازی را ترک کرده و شخصیت اصلی صامت را به طور کامل در جهت ایجاد تفاوت در نحوه روایت داستان حذف نموده است. شخصیت اصلی، همانطور که حدس زدهاید، Sekiro نام دارد. یک شینوبی که ماموریت دارد تا از جان شاهزادهای جوان محافظت کند. «سکیرو» در یک نبرد که برای حفاظت از جان شاهزاده انجام میدهد، شکست خورده که این شکست منجر به قطع دستش میشود و پس از این که در مأموریت خود، یعنی محافظت از ناموفق باقی میماند، با حالتی نیمه جان در میدان مبارزه رها میشود. بعد از اینکه توسط شخصی مرموز با نام Bushi نجات مییابد، لقب جدیدی به نام «گرگ بیپنجه» را کسب میکند و مأمور نجات و بازگرداندن شاهزاده میشود. سکیرو آموختههای رزمی خود را از یک استاد باستانی با نام «جغد» فراگرفته است، از این جهت به او لقب «فرزند جغد» را نیز نسبت میدهند.